من اینجام. نه اینکه کفتر جلد باشم، فقط چون جای دیه ای نیست ک برم.  و نموندم اینجا چون بلد نیستم ک برم، فقط اصلا دلم نمی خواست ک هیچوقت هیچ جایی می بودم. برای همین، نه برای برداشتن یه قدم کوچیک جدید حاضرم، و نه زیاد با این تکرار همیشگیم خوب کنار اومدم. متاسفانه زیاد برای "هیچ جایی" بودن مناسب نیستم. به ظاهر عادی و نه حتا هنجار شکنم و میلی نیست برای برخلاف جریان بازی کردن، در واقع اصلا دوست ندارم ک بازی کنم. یک جورایی متاسفم ک اینجا وجود دارم. و حالا ک وجود دارم ناخواسته، درگیر جریانات و مسیر هایی شدم ک بهم آسیب زدن ناعادلانه، و آسیب هایی هم زدم. می خوام بدونی، خوشحالم ک اینجا نیستی. برخلاف حرفات ک می گفتی بلد نیستی کسیو حذف کنی از زندگیت، خوشحالم ک اینکارو کردی. حالا تو دنیای اون بیرون جدیدت، امیدوارم منو هیچوقت حتا برای یه لحظه هم به یاد نیاری.

 

امروز، به انتها رسید

در یکی از حفره های سفیدِ ماه

برچسب خرابی، روی جنس معیوب

ک ,بازی ,هیچوقت ,اصلا ,هم ,جایی ,ک اینجا ,وجود دارم ,و نه ,هیچ جایی ,خوشحالم ک

مشخصات

تبلیغات

آخرین ارسال ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

افسران جنگ نرم آمونیوم دی کرومات شرکت ارتفاع کارن سایت عصر دانش آموزی راهکارهای ردیابی و شناسایی، جمع آوری خودکار داده ها و اتوماسیون صنعتی | شرکت شلر meelliib hamsafarbashim قمقمه پلاک یک ، مرجع تجربیات و تحقیقات دیجیتال من گونل